سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۸
خطای راهبردی رسانه‌ای در روایت جنگ ۱۲ روزه

حوزه/ موسوی خبرنگار و فعال رسانه ای در یادداشتی نوشت: در تحلیل جنگ‌ها، آنچه روی زمین رخ می‌دهد فقط نیمی از واقعیت است. نیم دیگر، در میدان روایت رقم می‌خورد؛ جایی که افکار عمومی شکل می‌گیرد، تصویرسازی می‌شود و سیاست‌گذاری بر آن استوار می‌گردد. جنگ ۱۲ روزه اخیر میان ایران و رژیم صهیونیستی از این قاعده مستثنی نبود. اما رسانه‌های داخلی در مواجهه با آن، دچار یک خطای راهبردی شدند که اگر اصلاح نشود، می‌تواند در بلندمدت برای امنیت ملی و انسجام اجتماعی هزینه‌ساز باشد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از بوشهر، سیدحسین موسوی خبرنگار و فعال رسانه ای در یادداشتی نوشت: در تحلیل جنگ‌ها، آنچه روی زمین رخ می‌دهد فقط نیمی از واقعیت است. نیم دیگر، در میدان روایت رقم می‌خورد؛ جایی که افکار عمومی شکل می‌گیرد، تصویرسازی می‌شود و سیاست‌گذاری بر آن استوار می‌گردد. جنگ ۱۲ روزه اخیر میان ایران و رژیم صهیونیستی از این قاعده مستثنی نبود. اما رسانه‌های داخلی در مواجهه با آن، دچار یک خطای راهبردی شدند که اگر اصلاح نشود، می‌تواند در بلندمدت برای امنیت ملی و انسجام اجتماعی هزینه‌ساز باشد.

در این جنگ، رژیم صهیونیستی به‌صورت هم‌زمان چند هدف را در دستور کار قرار داد: از یک سو، زیرساخت‌های نظامی و مراکز حساس، و از سوی دیگر، چهره‌های کلیدی در سطوح علمی، امنیتی و دفاعی کشور. و البته در کنار آن مردم عادی و غیرنظامیان نیز بی‌نصیب نماندند و قربانی شدند.

اما آنچه رسانه‌های داخلی برجسته کردند، عمدتاً یک‌روایت احساسی و یک‌بعدی از جنگ بود: تأکید مداوم بر خسارت‌های غیرنظامی، صحنه‌های تلخ از ویرانی خانه‌ها، کودکان زخمی و پیکرهای بی‌جان. این رویکرد با وجود نیت خیر آن برای جلب همدلی و ایجاد فشار روانی علیه دشمن به‌شدت ناقص بود. چراکه تا حد زیادی روایت ترور نخبگان، فرماندهان و دانشمندان را به حاشیه راند؛ کسانی که نقش آنان در قدرت ملی، به‌مراتب عمیق‌تر و راهبردی‌تر از آن چیزی است که در قاب تصاویر تلخ قابل نمایش باشد.

وقتی رسانه‌ها تنها به یک بُعد از واقعیت می‌پردازند، عملاً در حال تولید یک درک ناقص از جنگ هستند. نتیجه این خطا، فاصله گرفتن افکار عمومی از درک اهمیت سرمایه انسانی نخبه است؛ همان‌هایی که ترورشان یک پیروزی برای دشمن و یک کندی در مسیر پیشرفت کشور محسوب می‌شود.

خطای رسانه‌ای در این‌جاست: رسانه‌ای که نتواند میان "تصویر دلخراش یک کودک زخمی" و "ضرورت راهبردی حضور یک دانشمند هسته‌ای" تعادل برقرار کند، ناخواسته باعث بی‌حسی عمومی نسبت به ترور نخبگان می‌شود. این، خطری خاموش است؛ چراکه حذف نخبگان نه با صدای انفجار، بلکه با فراموشی رسانه‌ای تکمیل می‌شود.

رسانه‌ها باید از روایت‌های صرفاً عاطفی عبور کنند و وارد روایت‌سازی‌های ترکیبی شوند؛ جایی که هم مظلومیت مردم و هم مقاومت نخبگان در کنار هم دیده شوند. اگر کشوری نخواهد یا نتواند نخبگان شهیدش را به‌عنوان قهرمان‌های ملی به جامعه معرفی کند، چگونه می‌تواند نسلی را تربیت کند که ادامه‌دهنده راه آنان باشد؟

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha